"بهترینها برای گروه زمانی اتفاق میافتد که هرکسی در گروه، بهترین کار را برای خودش و گروه انجام دهد."
جان نش
سال 1361 بود که وارد تیم بسکتبال مدرسه شدم. آشنایی من با تیم، کار تیمی، مربی و کمک کردن به همدیگر و تلاش برای رسیدن به یک هدف مشترک، از آن زمان شروع شد. از همان سالها تجربه کردن اصول و ارزشهایی مانند کمک کردن به یکدیگر، مهمتر بودن تیم از خود، همارز بودن رشد تیم با رشد شخصی را آغاز کردم.
همیشه عضو تیم بسکتبال مدرسه و بعدازآن تیم دانشگاه بودم و این تیم بودن را در آن مقطع زمانی با پوست و گوشت و خون حس کردم. شاید تیم بودن بود که در من بزرگترین نقطه قوت شد. در دوران کسبوکار که بعد از دوره دانشگاه آغاز شد، ایجاد یک تیم برای رسیدن به یک هدف مشترک تبدیل به اصلی در زندگی من شده بود.
هم بنیانگذار شدن با عدهای که همگی قصد داشتیم صنعت هوانوردی عمومی در کشور ایجاد بشود. صنعتی که تا قبل از آن وجود نداشت. در آن زمان بود که برای ایجاد صنعت، تصمیم گرفتیم هواپیماهای سبک و فوق سبک را طراحی کنیم، تولید کنیم، تست کنیم و در مراحل بعدی با اخذ استانداردها و ایجاد روابط بینالمللی، کیفیت هواپیماها را به کیفیت موردنظر برسانیم. سپس با پیگیری از سازمان هواپیمایی کشوری، در ایجاد دفتر نظارت بر طراحی و ساخت این مجموعه نقش مؤثری ایفا کردیم. تمام این دستاوردها با یک تیم بود که امکانپذیر شد. ما اولین هواپیمای طراحیشده در داخل کشور را ساختیم، به پرواز درآوردیم و آن را به سازمان هواپیمایی کشوری فروختیم و نهایتاً آن را صادر کردیم.
در حقیقت، تمرکز آن تیم بود که باعث شد به دانش طراحی هواپیما دستیابیم و بهسان یک دومینو، تکتک مراحل بعدازآن امکانپذیر شد و سالیانه محصولات خود را گسترش میدادیم.
نتیجه این فعالیتهای تیمی، در رزومه سی سال اول کاری من، در قالب 15 مدل هواپیمای طراحی و ساختهشده، تأسیس و فعالیت شرکتی با مساحت 15 هزار مترمربع فضای کارگاهی برای طراحی و ساخت، تأسیس باند فرودگاه با عرض 100 متر و طول 1200 متر و بهصورت کلی، ایجاد یک مجموعه هوافضایی بینظیر و مؤثر در کشور قابلمشاهده است.
بعد از اتمام آن سی سال فعالیت با تیمهای مختلف و نهایتاً فعالیت در جایگاه نایبرئیسی اتحادیه هوافضای کشور، در سال 1395، شغل خود را تغییر دادم و با رویکردی متفاوت با استفاده از تجربیات قبلی، به حوزه منابع انسانی، کوچینگ، کوچینگ سازمانی و کوچینگ تیمی وارد شدم.
در شرکتهای بزرگ خودرویی با عنوان کوچ سازمان مشغول به کار شدم. شرکتهایی که در نوع خود بینظیر بودند و در تمام این مدت، با مراجعین سازمانی خود، بهنوعی تیمی تشکیل میدادم. تیم بودن ما بود که در سازمان کار میکرد.
با همین طرز فکر، اولین تشکل آنلاین کوچها به نام کوچینگ مال را در داخل ایران تأسیس کردم و اولین پروژه کوچینگ عمومی را با یکی از بهترین مؤسسات کشور آغاز کردم. در این حوزه نیز با ایجاد تیمهای قدرتمند، مسیر خود را ادامه دادم و توانستم محصولاتی را در حوزه کوچینگ ایجاد کنم که در بازار بیرقیب هستند.
تمام از این فعالیتها، تنها با تیم قابل پیادهسازی بوده است. ایمان به اینکه چند نفر بهتر از یک نفر میتواند کار را نتیجهبخش کند و پذیرش اینکه انسانها خلاق و نوآوریاند، توانمندند و بی کموکاست به ما کمک میکند تا اجتماع انسانهایی با این ویژگیها را بهعنوان یک تیم و هوشمند بشناسیم و تحقق اهداف بزرگ را شدنی کنیم.
در این کتاب موضوعاتی را میخوانیم که در مورد هوشمند سازی ارتباط و قدرت بخشی به ارتباطها در تیم حرفها و نکات بسیار ارزشمندی را مطرح میکند. خوشحالم که این کتاب را در اختیار دوستان عزیزم قرار میدهم و امیدوارم بتوانند فرایند تیم سازی را به کمک این آموزهها به بهترین نحو به کار بگیرند.
هنوز بررسیای ثبت نشده است.