تکنیک پیکان، در بسیاری از جلسات کوچینگ، یکی از چالشهای رایج که باعث میشود فرآیند کوچینگ به نتیجه مطلوب نرسد، باقی ماندن در سطح مشکلات و مسائل مراجع است. این موضوع به این معناست که کوچ به جای تمرکز روی مراجع به عنوان یک فرد و شفافسازی باورها و انگیزههای درونی او، صرفاً روی مشکل سطحی که مراجع بیان میکند تمرکز میکند. در این شرایط، مشکلات ممکن است همچنان حل نشده باقی بمانند، زیرا در سطح مسائل فوری و ظاهری باقی میمانند و از ریشهیابی مشکلات عمیقتر غفلت میشود.
تکنیک پیکان رو به پایین یکی از روشهای مؤثر در جلسات کوچینگ است که به کوچها این امکان را میدهد تا بهطور دقیقتر و عمقیتر به مسائل مراجع بپردازند. این تکنیک به کوچ کمک میکند تا با شفافسازی لایههای مختلف مشکل، مراجع را به کشف باورها، انگیزهها و محدودیتهای درونی خود هدایت کند و در نهایت راهحلهای پایدارتر و مؤثرتری برای چالشهای او ارائه دهد. در این مقاله، به بررسی تکنیک پیکان و چگونگی استفاده از آن در جلسات کوچینگ خواهیم پرداخت.
تکنیک پیکان رو به پایین
یکی از چالشهای رایج در جلسات کوچینگ این است که گاهی کوچها تنها به سطح مشکلات مراجعین توجه میکنند و نمیتوانند به عمق مسائل و باورهای محدودکننده که موجب ایجاد مشکلات میشوند، دست پیدا کنند. در این راستا، تکنیک پیکان رو به پایین یک ابزار بسیار مؤثر است که به کوچها کمک میکند تا به صورت ساختاریافته و هدفمند، افکار و باورهای مراجع را کاوش کرده و آنها را به شناختی عمیقتر و دقیقتر از خودشان و چالشهایشان برساند.
در تکنیک پیکان، کوچ از مراجع میخواهد تا درباره افکار محدودکننده یا باورهای اولیه خود بیشتر بیاندیشد. برای مثال، اگر مراجع به یک مشکل خاص اشاره کند، کوچ از او میپرسد: «اگر این فکر درست باشد، بعدش چه اتفاقی میافتد؟» یا «اگر این اتفاق بیافتد، از نظر شما چه معنایی دارد؟» این سؤالات به مراجع کمک میکند تا به لایههای عمیقتری از تفکرات خود برسد و به تدریج باورهای بنیادینی که ممکن است منجر به محدودیتهای شخصی و حرفهای شده باشند، شناسایی کند.
فرآیند تکنیک پیکان رو به پایین به این صورت است که کوچ ابتدا افکار سطحی مراجع را در بالای صفحه مینویسد و سپس یک پیکان رو به پایین رسم میکند. نوک پیکان به سمت افکار یا رویدادهایی میرود که فکر اولیه متضمن آنهاست. این فرآیند به گونهای است که به مراجع کمک میکند تا از سطح ابتدایی و ظاهری موضوعات به عمقترین باورهای خود برسد. در این مسیر، مراجع قادر خواهد بود تا باورهای محدودکننده خود را که اغلب از واقعیت فاصله دارند، شناسایی کرده و به چالش بکشد.
تکنیک پیکان به دلیل تمرکز بر شفافسازی و تحلیل افکار و باورها، به مراجع کمک میکند تا مهارت تفکیک افکار از واقعیت را پیدا کند و به این ترتیب دستاوردهای جلسات کوچینگ به طور قابل توجهی بهبود مییابد. با به چالش کشیدن این افکار بنیادین، کوچها میتوانند به مراجع کمک کنند تا باورهای جدید و توانمندیهایی برای مواجهه با مشکلات زندگی خود ایجاد کنند، که در نهایت منجر به تغییرات مثبت و ماندگار در رفتار و تصمیمات آنها میشود.
پرس و سوالاتی که در جلسه کوچینگ میتوان پرسید
در جلسات کوچینگ، پرسشهایی که کوچ از مراجع میپرسد نقشی کلیدی در هدایت فرآیند خودآگاهی و کشف عمیقتر موضوعات بازی میکنند. تکنیک پیکان یکی از تکنیکهای موثر برای رسیدن به عمق افکار و باورهای مراجعین، پرسشهایی است که باعث میشود مراجع از سطح ابتدایی موضوعات عبور کرده و به لایههای بنیادینتری از احساسات و افکار خود برسد.
پرسشهایی همچون «فرض کنیم فکر شما درست باشد، چرا این موضوع ناراحتتان میکند؟» به مراجع کمک میکند تا احساسات مرتبط با یک فکر یا نگرانی خاص را شناسایی کند. این سؤال به نوعی به مراجع این فرصت را میدهد که بررسی کند چرا یک فکر خاص باعث ایجاد ناراحتی یا ریز استرس در او میشود و چه احساسات یا واکنشهای عاطفی به آن فکر مرتبط است.
سؤال بعدی، «این فکر باعث میشود چه چیزی به ذهنتان بیاید؟»، به مراجع کمک میکند تا پی ببرد که این فکر خاص چه تصاویر یا تصورات دیگری را در ذهنش ایجاد میکند. این مرحله برای درک دقیقتر و تحلیل پیامدهای ذهنی یک فکر بسیار مهم است. مراجع ممکن است متوجه شود که یک فکر خاص نه تنها بر احساساتش تاثیر میگذارد، بلکه بر تصورات و برنامهریزیهای ذهنی او نیز اثرگذار است.
در نهایت، سؤال «بعدش چه اتفاقی میافتد؟» به مراجع کمک میکند تا درک کند که پیامدهای این افکار به کجا میانجامد. این پرسش به مراجع این امکان را میدهد که از نگرانیها و افکار خود فاصله بگیرد و به آینده و پیامدهای عملی آنها نگاه کند. این سؤال برای شفافسازی و یافتن راهحلهای عملی بسیار مفید است.
با پرسیدن این نوع سوالات در جلسات کوچینگ، کوچ به مراجع کمک میکند تا به لایههای عمیقتر خود دست یابد، باورهای محدودکنندهاش را شناسایی کند و به تفکر و عمل خود نگاه جدیدی داشته باشد. این فرآیند نه تنها به مراجع برای حل مشکلات خود کمک میکند، بلکه به او این امکان را میدهد تا به صورت آگاهانه و هدفمندتر در مسیر رشد و تحول خود گام بردارد.
کاربرد تکنیک پلکان رو به پایین در یک جلسه کوچینگ
تکنیک پیکان رو به پایین در جلسات کوچینگ یک ابزار قدرتمند است که به کوچ این امکان را میدهد تا به عمق باورها و احساسات مراجعین نفوذ کند و به مسائل ریشهای که ممکن است در سطح آگاهی مراجع نباشند، پی ببرد. این روش به گونهای طراحی شده است که به کوچ کمک میکند تا به طور مداوم از مراجع سؤالهایی بپرسد که او را به لایههای عمیقتری از احساسات و باورهای بنیادین خود هدایت کند.
در مثال ذکر شده، کوچ از جمله سادهای مانند «گفتید که علاقه زیادی به پیادهروی دارید، ولی احساس میکنید دوست ندارید همسرتان به پیادهروی برود» شروع میکند. این سؤال ظاهراً ساده، به مراجع این امکان را میدهد تا با تأمل بیشتر، دلیل اصلی عدم تمایل خود را کشف کند. به جای اینکه فقط به سطح موضوع (که در اینجا پیادهروی است) پرداخته شود، کوچ به مراجع این فرصت را میدهد که در مورد احساسات و نگرانیهای عمیقتر خود صحبت کند.
سپس، با پرسیدن سؤال «این برای شما چه معنایی دارد؟»، کوچ به مراجع کمک میکند تا به موضوعاتی مانند ترس از تنها بودن در بیرون از خانه بپردازد. این سؤال به مراجع اجازه میدهد که نه تنها احساسات خود را بیان کند، بلکه ریشه ترس و اضطرابهای خود را نیز شناسایی نماید.
در گام بعدی، با سؤال «ممکنه این جمله را کامل کنید: من از تنها بودن در بیرون از خانه نگرانم و میترسم چون…»، کوچ از مراجع میخواهد که به علت این ترسها فکر کند. این پرسش باعث میشود مراجع به عمیقترین باورهای خود پی ببرد و به ترسهایی که ممکن است حتی از آنها آگاه نبوده باشد، واکنش نشان دهد. در این مثال، مراجع به باور بنیادینی میرسد که «دنیای جای امنی نیست»، که این باور در واقع ریشه نگرانیها و ترسهای اوست.
با پرسش «این فکر باعث میشود چه چیزی به ذهنتان بیاید؟»، کوچ دوباره به مراجع کمک میکند تا به لایههای عمیقتری از افکار و باورها دست یابد و ارتباط بین افکارش را با احساساتش شفافتر کند. در این حالت، مراجع به تفکری میرسد که به طور ناخودآگاه تأثیر زیادی بر رفتارهای روزمرهاش میگذارد، بدون اینکه حتی از آن آگاه باشد.
تکنیک پیکان رو به پایین در این فرآیند به کوچ کمک میکند تا فقط به سطح مشکل، که در این مثال پیادهروی بود، پرداخته نشود، بلکه مراجع را به تحلیل عمیقتری از باورها و احساسات بنیادین خود هدایت کند. این روش به مراجع این امکان را میدهد که به صورت آگاهانهتر و هدفمندتر با مشکلات و چالشهای خود روبرو شود و راهحلهای بهتری برای آنها پیدا کند. در نهایت، تکنیک پیکان به ایجاد تغییرات مثبت در رفتار و تفکر مراجعین کمک میکند، زیرا آنها با درک دقیقتری از باورهای عمیق خود به بهبود زندگیشان دست مییابند.
نتیجه و جمع بندی:
تکنیک پیکان رو به پایین در جلسات کوچینگ ابزاری قدرتمند است که به کوچ کمک میکند تا به عمق باورها و احساسات مراجعین نفوذ کند. با استفاده از تکنیک پیکان، کوچ میتواند به مراجع کمک کند تا نه تنها به مسائل سطحی بلکه به ریشههای اصلی نگرانیها و ترسهای خود بپردازد. این روش از طریق پرسشهای هدایتگرانه به مراجع کمک میکند تا باورهای بنیادین خود را شناسایی کند و آنها را به چالش بکشد. به این ترتیب، جلسات کوچینگ به سطح عمیقتری وارد میشود و امکان تغییرات مثبت و پایدار در رفتار و تفکر مراجع فراهم میشود.